سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستان تو سه کسند و دشمنانت سه کس . امّا دوستان تو . دوست تو و دوست دوست تو و دشمن دشمن توست ، و دشمنانت : دشمن تو و دشمن دوست تو و دوست دشمن توست . [نهج البلاغه]

فالون دافا - حقایق و اشکالات

تزکیه شخصی یا نجات دادن موجودات ذی شعور؟

سئوال مریدی است که با خواندن کتابهای فالون دافا و در پی آن صحبتها و سخنرانی های استاد دچار تناقض شده است. و پاسخ استاد به اینگونه است:

"قبل از 20 جولای 1999 مهمترین چیز برای مریدان دافا پیشرفت و تز کیه شخصی بود و چیزهای دیگر مهم نبود و طی کردن سطوح بسیار سریع بود. اما از 20 جولای 1999 یعنی دوره شکنجه و آزار، مسئله مهم این بود که ایا شما می توانستید یک مرید حقیقی دافا شوید و آیا شما طلای حقیقی بودید؟ آیا تحت فشار های اهریمن قادر به انجام تزکیه بودید؟ در حال حاضر اصلاح – فا و مریدان دافا در برابر شکنجه و آزار ایستاده اند . بسیاری از عناصر پلید از بین رفته اند و مسئله رسیدن به کمال مریدان وجود ندارد. این مرحله گذشته و مهم ترین چیز که لازم است در حال حاضر انجام داده شود این است که سر در بیاوریم که چگونه مردم بیشتری از دنیا را نجات دهیم. تمام موجودات را نجات دهیم . این یک تلاش تاریخی و ماندگار برای مریدان دافا شده است". ص 22

این کلمات نشان میدهند که هدف این شخص نه تنها به کمال رساندن یا تزکیه انسانها بلکه هدف بزرگ و سیاسی در قالب درگیر کردن کل مردم جهان و اجبار آنها به پیروی از اوست. ادعاهای غیر قابل اندازه گیری نظیر از بین رفتن بسیاری از عناصر پلید و شعارهایی نظیر نجات دادن همه مردم و موجودات و حتی آسمانها! کدام عاقلی می تواند باور کند؟

"مرید: اگر چه اعضای خانواده من همگی مریدان دافا هستند زمان طولانی است که ما هنوز قادر به حل کردن مشکلات معینی نشده ایم. توسط آن هم احساس گیجی و احساس درد می کنیم.

پاسخ: همانطور که مریدان در حال تزکیه هستند تضادها قطعا ظاهر می شوند اگر نتوانید درون را جستجو کنید تضادها بزرگتر و بزرگتر خواهند شد..پس درون را جستجو کنید".ص 26

نکته: نسخه های گیج و مبهم برای مردم بد بخت!

"...ح ک چ اهریمن می خواهد جامعه بشری را به نابودی بکشاند . فردی که در اختلاس و تقلب درگیر شده است و پولی که اختلاس می کند به ح ک چ تعلق دارد اگر ح ک چ به دلیل فساد او ضعیف می شود، پس کار خوبی کرده است! پس آن مسئله ای نیست. بزرگترین مسئله این است که ح ک چ در حال از بین بردن اخلاقیات انسانی است"؟ ص 27

نمی دانم ایشان از کدام اخلاقیات سخن می گوید؟ آیا هدف وسیله را توجیه می کند؟ آیا این با اصولی که خود این شخص برای تزکیه از نام می برد هماهنگ است؟آیا این ها نشانه سیاسی بودن حرکت نیست؟ فتوای های عجیب و غریب!

"مرید: کمتر از یک سال است که فا را کسب کرده ام حالا چکار کنم؟

پاسخ: موجودات ذی شعور را نجات بدهید و وظایفی را که مریدان باید انجام بدهند برآورده سازید."

مژده : پیغمبران زیاد می شوند!

در باره رمان فاجعه کیهان – نامه تاریخ 10 می 2007

لی هنگجی انتساب رمان را به خود نفی می کند . آن را تلاش مریدانی می داند که برای همه نگران بوده اند و به همین جهت اقدامات خاصی را انجام داده اند:

"...رمان فقط یک رمان است و یکی از شیوه هایی است که مریدان دافا برای اعتبار بخشی به دافا و نجات موجودات ذی شعور استفاده کرده اند . رمان ممکن است شامل چیز هایی باشد که مریدان از طریق تزکیه به درکی از آنها رسیده اند اما آن چیزها نمی توانند به عنوان سند تاریخی در نظر گرفته شوند. اگر در باره روند اصلاح – فا صحبت نکرده بودم حتی خدایان آگاهی بسیار کمی در باره آن داشتند!"

نکته: توجیه اشتباهات مریدان و تاکید بر خدا بودن خود ! اگر مریدان پس از تزکیه به این درک خطا رسیده اند چگونه بر این تزکیه اعتماد می شود کرد؟ و چگونه خدایان تا امروز جاهل بودند و با صحبتهای ایشان مطلع و آگاه شدند و این میلیاردها سال گذشته که استاد لی نبودند چه کسی این جهان را اداره می کرده و خدایان چکار می کردند؟ حتما بیکار و جاهل بودند وسرگردان !

"فرهنگ حزبی که ح ک چ بد نهاد در مردم دنیا القا کرده است و به ویژه افراد چین را مسموم کرده است همراه با دروغهایی که در طول آزار و شکنجه در باره فالون گونگ ساخته است باعث شده برخی افراد به طور کورکورانه از ح ک چ اطاعت کنند". ص 21

هجومهای متعدد وی بر رهبر چین و حزب حاکم این کشور تنها سایسی بودن این حرکت را نشان میدهد. بطور خلاصه این حرکت که در ابتدا فقط تزکیه شخصی بود در حال حاضر و با مرور زمان رنگ سیاسی به خود گرفته و هدف آن بزرگ و بزرگتر شده و آرزوی لی هنگجی نجات همه مردم دنیا و آسمان و نسلهای بعد است! نا خود آگاه انسان را یاد شرکتهای هرمی چینی ( گلد کوئیست) که اخیرا کلاهبرداریهای زیادی را در ایران و سایر نقاط کرده اند می اندازد!

حال نگاهی بیندازیم به کتاب فالون دافا - نکاتی برای پیشرفت بیشتر 2

"تمام شیطان در کیهان با سرعتی بی سابقه در حال از بین برده شدن است". ص 18

"دافا معنی درونی نامحدودی دارد و هر چیزی در هر سطح از کیهان را خلق کرده است و طبیعتا بشر را نیز شامل می شود". ص 10

"اگر به سازگاری دافا با علم بشری وابسته باشید آنها موجودات انسانی شرور را به کار می برند تا دروغهایی را پخش کنند که دافا " خرافی" است ". ص 11

"زمانی که از آخرین گروه موجودات سطح بالا که نزدیک حذف شدن هستند پرسیدم که چرا در باره من و دافا چیزهای دروغ می سازند پاسخ دادند: هیچ راه دیگری وجود ندارد . مسیری که انتخاب کردی بسیار درست است . چگونه غیر از این دافا ومریدان تو می توانستند امتحان شوند. بوداها و دائو ها و خدایان بی اندازه و بی شمار در کیهان و موجوداتی که حتی در بدن های کیهانی بزرگتری هستند همگی در حال مشاهده هر چیزی روی این ذره غبار ناچیز در کیهان هستند. دافا در حال حاضر همه چیز در کیهان را به کمال رسانده است.شیطان به زودی بطور کامل از بین خواهد رفت". ص 12 مربوط به سخنرانی 16 ژوئن سال 2000

نکته: با زهم ادعاهای غیر قابل اندازه گیری. موجودات سطح بالای نزدیک حذف شدن که استاد و مسیرش را تایید میکنند؟ آیا کس دیگری حاضر است شهادت بدهد که سخنان آن موجودات را شنیده؟؟اصولا خدا چه نیازی به تایید موجودات زیر دست خود دارد؟ تناقض بسیاری در این سخنان با سخنرانی های سالهای بعد و قبل وجود دارد. سالهای بعد می گوید کیهان هنوز اصلاح نشده و در سال 2000 می گوید دافا همه چیز را در کیهان به کمال رسانده! بالاخره تکلیف چیست ؟ درست است که دروغگو کم حافظه هم می شود!

لی هنگجی در صفحه 13 همین کتاب سرکوب مریدان در چین را به پیشگویی نوستراداموس نسبت می دهد :

"در سال 1999 در ماه هفتم

از آسمان یک پادشاه وحشت خواهد آمد."

او معتقد است که پادشاه وحشت اعضای حزب کمونیست چین هستند که مریدان او را سرکوب میکنند. البته به نظر غربیها سال 1999 سال انتخاب بوش به عنوان ریاست جمهوری آمریکا بوده است که تناسب بیشتری با پادشاه وحشت دارد و دو جنگ خونین و تمام نشدنی افغانستان و عراق را راه انداخته که بنا بر آمار اخیر تنها در عراق بیش از یک میلیون و دویست هزار شهروند بی گناه کشته شده اند و این غیر از امار سربازان امریکایی و عراقی است. حال افغانستان نیز بهتر از این نبوده ولی امار آن کمتر در اخبار انعکاس یافته است.

"دافا در حال خلق بشریتی جدید است و برای بشریت نیز فرهنگی جدید به ارمغان می آورد". ص 14

نکته: این هم از اوهام دیگر این مرد است.

خطاب به مریدان:

"... این من بودم که فا را به شما آموزش دادم . بدن های قانون من نقطه تصویر افکار من هستند، در حالی که من موجود اصلی هستم... در چندین سال تزکیه تان نه تنها مقدار فوق العاده زیادی را برای شما تحمل کرده ام بلکه بطور پیوسته برای بهتر شدنتان اشاره هایی به شما رسانده ام ، برای ایمنی تان مراقب شما بوده ام. و قرض هایی را که در سطوح مختلف بدهکار بوده اید پرداخت کرده ام . به طوریکه بتوانید به کمال برسید. این ها چیزهایی نیست که هر کسی بتواند انجام بدهد". ... ص 15

منظور استاد پاک کردن کارمای ( گناهان سابق مریدان که بر روی هم انباشته شده بوده ) بدنهای مریدان است که وی مدعی است این کار را کرده !.

"تزکیه کنندگان واقعی که به استاندارد رسیده اید نمی توانید توسط از دست دادن پول یا علایق مادی تهدید شوید ... شیطانی ترین موجوداتی که درسطوح بالای بدن کیهانی هستند حال حاضر در روند اصلاح فای کیهان به طور کامل از بین برده شده اند" .ص 18

"در حال حاضر شیطان در بدن کیهانی بطور کامل از بین برده شده است و فا اصلاح کردن سه قلمرو را تمام کرده است . فقط هنوز پیشرفت در ظاهری ترین سطح پوسته ی ماده در حال انجام است. این با سرعتی زیاد در حال رخ دادن است و در حال نزدیک شدن به بدبخت ها در دنیای بشری و آن قاتل های خبیثی است که مریدان دافا ( بوداها و دائو هاو خدایان آینده) را تا حد مرگ کتک زده یا مجروح کرده اند". ص 19

نکته: آیا واقعا این افکار یک مالیخولیایی نیست که هزاران نفر را به کشتن داده و یا تحت شکنجه و سرکوب قرار داده؟ آیا خون این بیچارگان بر گردن این شخص نیست؟ آیا تا کنون خدای واحد و خدا پرستی در این کلمات و جملات مشاهده شده؟

"این بزرگترین رحمت است . زیرا در آینده چندین میلیارد نفر قرار است فا را به دست بیاورند . اگر ذهن مردم شامل افکاری باشد که در برابر دافا مقاومت کند، هنگامی که این ماجرای شیطانی تمام شود، تعداد زیادی از موجودات انسانی شروع به از بین برده شدن می کنند ...یا حتی تعداد زیادی از مردم بی گناه ممکن است از بین برده شوند". ص 23

نکته: ظاهرا پروژه ایشان به این زودی تمام نمی شود و به چین منحصر نیست بلکه می خواهد تمام دنیا را فتح کند و اگر کسی خواسته یا ناخواسته با دافا مخالفت کند از بین برده می شود!

"افرادی هستند که ادعا میکنند به کمال رسیده اند و یاوه هایی شبیه این می گویند. دیگر نیازی نیست که تمرین کرد یا دیگر نیازی نیست مطالعه کرد. اگر به کمال رسیده اید پس در آسمان پرواز کنید! و یک تصویر پر شکوه بودا را به ما نشان بدهید! اگر نیازی ندارید تمرین کنید آیا هنوز مرید من هستید؟ یک تزکیه کننده حتی در آخرین لحظه قبل از از اینکه به کمال برسد نمی تواند تزکیه کردن را متوقف کند". ص 24

"افرادی نیز هستند که می گویند استاد واقعی در آسمانهاست باید از استاد در دنیای بشری قطع شویم و به استاد کمک کنید گره هایی را که به بدنش زده شده است باز کند . بدانید فقط یک لی هنگجی وجوددارد. هیچ روح نخستین کمکی ندارم و هم چنین هیچ یک از آن سه روح و هفت جان را شبیه آنچه که انسانهای عادی دارند ، ندارم. من موجود اصلی هستم. بدن های داخل بنتی من از بزرگترین آن تا کوچکترین آن که از ذرات سطوح مختلف ساخته شده و در بعد های مختلفی هستند همگی توسط موجود اصلی من در دنیای بشری رهبری می شوند و از افکار موجود اصلی من در دنیای بشری پیروی می کنند. بدن های قانون من تجلیات به خصوص خردِ من هستند. بدن های گونگ من ترکیبهای گونگ بی اندازه وسیع من هستند. تصدیق نکردن استاد در دنیای بشری تصدیق نکردن خود شخص به عنوان یک مرید دافا است. پس چنین شخصی حتی یک تزکیه کننده نیست چه رسد به اینکه در مورد کمال صحبت کند... مردم آینده هنوز احتیاج دارند که فا را بدست بیاورند .چندین میلیارد نفر در این دنیا هستند که در حال انتظار به سر می برند" ...ص 24 و 25

نکته اول اینکه باید از استاد بپرسیم با این توصیفاتی که از خودشان انجام دادند و قطعا ایشان به کمال رسیده اند آیا می توانند در آسمان پرواز کنند؟ ضمنا وقتی از انتظار چندین میلیارد نفر سخن می گویند یاد صفهای قند و شکر و روغن نباتی مردم خودمان در تهران می افتم و اخیرا صفهای دریافت کارت ملی ! دوباره استاد خود را ما فوق بشر و خدا فرض کرده است!

"در حال انجام اصلاح – فا وقتی که افکار درست خیلی خالص باشد توانایی های فوق طبیعی شان بطور کامل مورد استفاده قرار می گیرد ....مثلا برای بی حرکت کردن آن تبه کاران شرور که مریدان دافا را مورد اذیت و آزار قرار می دهند فقط احتیاج است بگویند " بی حرکت" یا " انجا بایست و حرکت نکن" .. و سپس آنها قادر نخواهند بود حرکت کنند. بعدا فقط احتیاج است که فکر کنند " رها شو" و آن لغو خواهد شد.!پس شما می توانید آن تبهکاران را با قدرت خود مجبور کنید هر کاری را که شما بخواهید انجام بدهند"! ص 30

اما اگر از شیطان بترسید و تزلزل در افکارتان باشد و یا شک داشته باشید که افکارتان عمل خواهد کرد یا نه آن موقع است که توانایی های فوق طبیعیتان تحت تاثیر قرار می گیرند و نمی توانید از آنها استفاده کنید!ص 30

نتیجه اینکه اگر نتوانستید در شکنجه مقاومت کنید اشکال از خودتان است پس تزکیه کننده واقعی نیستید و اگر درست تزکیه کرده باشید باید بتوانید از خود حمایت کنید. اگر نه مستحق مرگ هستید و باید بمیرید ولی حتی یک لحظه هم فکر برگشت از عقایدتان را به خود راه ندهید !چقدر از مریدانش حمایت کرده !! راستی چرا استاد نمی تواند از این قدرت خدایی و کمال خود استفاده کرده تا مریدانش شکنجه نشوند؟!

"می توانم به شما بگویم همه ی فجایع طبیعی و ساخته ی دست بشر که در سرزمین چین اتفاق می افتد در حال حاضر هشدارهایی برای گناهانی است که موجودات آنجا علیه دافا مرتکب شدند.اگر نیایند که به آن پی ببرند پس بلایای واقعی شروع خواهد شد". ص 32

نتیجه: خوب این هم دلیل بلایای طبیعی! دانشمندان دیگر زحمت نکشند و بروند در منازلشان استراحت کنند.

"آن مریدانی که تحت شکنجه و آزار قادر نبودند از دافا حمایت کنند و از عقاید خود دست برداشته اند و تعهد داده اند که دیگر دنبال فالون دافا نروند آنها مایه ننگی برای دافا هستند". ص 32

نکته: چقدر حمایت و همراهی با مریدان دارد! چرا استاد به کمال رسیده نتوانسته مریدان خود را از شر شکنجه شیطان نجات بدهد؟

اینها تنها قسمتی از اشکالاتی بود که در دو کتاب نکاتی برای پیشرفت یک و دو و یکی دو سخنرانی ایشان مشاهده شده . ان شاء الله در قسمتهای بعدی همین مقاله اشکالات و تناقضات دیگراین مکتب یا مذهب و یا روش و یا هر چه شما آن را می نامید برایتان خواهم نوشت.

فراموش نکنیم این حرکت در چین به وجود آمد ،در جامعه ای کمونیستی و بسته با عقاید کمونیستی و در حقیقت حرکتی ضد کمونیسم محسوب می شود . سئوال اینجاست آیا واقعا ما در مذهب بی بدیل و منور اسلام نیاز به یک چنین استادان و دجالانی که تنها هدفشان فاسد کردن عقاید مردم و روی گرداندن آنها از توجه به خدای یکتا و پرستش اوست نیاز داریم؟

آیا ما الگو ها و پیامبر عظیم و کتاب کامل و دستورات زندگی کامل و کلیه علوم را در منابع و روایات و سنن و فرهنگ عظیم ایرانی اسلامی نداریم که بخواهیم با پیروی از یک چنین انسانهای ناقصی نام خود را تزکیه کننده (!) بگذاریم؟

آیا فقط با جن و شن و رن می شود در این دنیا تزکیه کرد؟ پس تکلیف ادیان آسمانی و توحید و یکتا پرستی چیست؟

آیا بهتر نیست قبل از وقت تلف کردن وپیروی از چنین اشخاصی کمی مطالعه و تحقیق کنیم؟ ببنیم عقایدشان چیست و هدف و مقصودشان از این دعوت و ارائه تزکیه چه می باشد؟

پاسخ را به خوانندگان فرهیخته ایرانی واگذار میکنم.

موفق و موید باشید

سارا مومنی




سارا مومنی ::: چهارشنبه 87/3/8::: ساعت 8:10 عصر

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 0


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :2747
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
سارا مومنی
شاید وقتی برای اولین بار مقاله ای را در مورد "فالون دافا" ترجمه و در وبلاگ "در جستجوی حقیقت" گذاشتم و هدفم معرفی عرفانهای نو ظهور و حرکتهای انحرافی بود که در کمین جوانان پاک دل میهن اسلامی ایران است، تصورم این نبود که با موجی از اعتراضات جوانان و هموطنان گرامی خود روبرو گردم. آنچه مرا واداشت این وبلاگ تخصصی را ایجاد و نسبت به معرفی و شکافتن ابعاد این فرقه پوشالی اقدام نمایم، عدم آشنایی و عدم مطالعه بسیاری از گروندگان با اهداف و عقاید این فرقه است . کسانی که فریب ظاهر شعارهای " حقیقت و نیکخواهی و بردباری" در این فرقه را خورده بی آنکه بدانند این مفاهیم در این فرقه چقدر با مفاهیم واقعی آن دراجتماع انسانی و اسلامی فاصله دارد. و لذا آنچه که در پیش روی شماست تحقیقات و نوشته های اینجانب در مورد این فرقه است که سعی نمودم با زبانی ساده آن را برای هموطنان گرامی بیان نمایم تا کسانی که می خواهند به این فرقه گرایش یابند با مطالعه اشکالات و تناقضات آن آشنا و با چشمی باز در مورد پیروی از آن تصمیم بگیرند.
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<